هر روز نسخه ی جدیدی برایمان پیچیدن ! شده بودن اتاق فکر برای پوشش های ما یک روز برایمان لباس تنگ تجویز میکردند !
روز دیگرلباس گشاد ! روز دیگر لباس پاره !
فردایش لباس بلند و پس فردایش لباس کوتاه !
حرف گوش کن بودیم هرچی میگفتن "نه" تو کارمون نبود تا جاییکه سوار گردنمون شدند میبریدن و میدوختن عروسک خیمه شب بازی هایشان شده بودیم چیز هایی که تو کشور خودشون استفاده ازش جرم بود (ساپورت) برای ما صادر میکردند و ما با افتخار و با بی بصیرتی تمام با ذوق و شوق بسیار استفاده میکردیم !
و ما هنوز منتظریم لباس بعدیمون رو انتخاب کنن!

اما اصل مطلب اینه :
ما رو متهم به آزادی نداشتن میکنند که آزادی نداریم ! آزادی رو تو نسخه های تجویز شدشون معنی کردند !
زیاد سخت و دشوار نیست از نگاه اونا ها آزادی یعنی : بی حیا بودن، بی غیرت بودن ! بی عار بودن نسبت به اصول های اسلامی !و ...
آزادی نداشتن یعنی از ترس اینکه بهت نگن عقب مونده هر لباسی رو بپوشی حتی اگه دوستش نداشته باشی چون مد شده ...
پ.ن : همه چیز مد شد الا جوراپ پاره من!فقط منتظرم ببینم کی جوراب پاره مد میشه که کمی دلگرم بشم که منم مدرنیزه هستم !
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0